«سینا فراهانی» در فرورتیشآنلاین نوشت:
«فکر میکنم قهرمانی لسترسیتی بزرگترین شگفتی ورزشی است. نمیتوانم تصور کنم اتفاقی عجیبتر از این رخ بدهد.»
این صحبتهای گری لینه کر مجری با سابقهی شبکهی بیبیسی و ستارهی سابق تیم ملی انگلستان و لسترسیتی است.
فصل ۲۰۱۶-۲۰۱۵ شاید یکی از عجیبترین و البته هیجانانگیزترین فصول تاریخ پریمیر لیگ بود که اتمسفر کینگ پاور، ورزشگاه خانگی روباههای شهر لستر گواه بر همین ویژگی است.
جدول لیگ برتر انگلستان در این سال دو مهمان ویژه و ناخوانده در میان تاپ سیکس داشت که بیش از پیش غیرمنتظره بودن این لیگ را به رخ طرفداران فوتبال میکشاند.
لسترسیتی و ساوتهمپتون دو تیمی بودند که معادلات جدول را به هم زدند و دست تیمهای قدرتمندی چون لیورپول و چلسی را برای رسیدن به رقابتهای اروپایی از آرنج قطع کردند.
اما از این دو تیم باید توجه ویژهای به تیم آبی شهر لستر کرد که هر هفته مخالفانش را از انتظار برای کمآوردن و امتیاز از دست دادن عاصی کرده بود و تا لحظهی آخر و هفتههای پایانی دست از این جنگ نابرابر نکشیده بود.
رقابت شانه به شانه با آرسنال و تاتنهام دو تیم لندنی که چه روی کاغذ و چه روی واقعیت کسی حتی شانس سومی هم برای لستر قائل نمیشد کاری بود کارستان که فقط از شاگردان رانیری بر میآمد.
رانیری آقای خاص ایتالیاییها که به شرق انگلستان کوچ کرده بود با تکیه بر ستارههای جوان و نامدار ترکیب خود از آلبرایتون و کانته تا محرز و جیمی واردی شاهکاری کرد که در قرن ۲۱ تیمی قادر به تکرارش نبود چرا که همواره یکی از قدرتهای برتر بریتانیا قهرمان جزیره میشد.
حضور در بین شش تیم برتر انگلستان و حتی کسب قهرمانی چیزی بود که رانیری و یارانش تا ابد میتوانند به عنوان دست آوردی بزرگ از آن یاد کنند و لحظات احساسی کینگ پاور و اهتزاز پرچمهای آبی هنگام هنرنمایی واردی چیزی نیست که از خاطر کسی برود.
قهرمانی لسترسیتی در لیگ جزیره گرچه با هزینههای سرسام آور سیتی رخ نداد اما انگار این تیم و این ستارهها که مثلا بن چیلول ستارهی تیم چلسی پشت ترکیبش مانده بود نوید روزهای خوبی را میداد.
نوید ظهور یک پدیده در سطح اول فوتبال انگلستان که ما را وادار میکرد از این به بعد به جای عبارت «تاپ سیکس» که برای شش تیم بزرگ پریمیر لیگ استفاده میکنیم، «تاپ سون» را به کار ببریم.
اما فوتبال، اتفاقی است که بیرحمیای بیش از حد تصور در خود جای داده است.
انگار آن آفتاب امید که در آسمان شهر لستر با ورد خوانی کلودیو رانیری طلوع کرده بود لحظه به لحظه رنگ سرخ غروب را به خود میگرفت.
سال به سال شاهد کوچ مهرههای تاثیرگذاری بودیم که حضور هر کدامشان در تیمهای بعدی نشان از قدرت محوری آنها در ادارهی بازی و ایجاد موفقیت برای تیمشان بود.
از حضور انگولو کانته در چلسی تا پیوستن محرز به منچسترسیتی پپ گواردیولا و افول جیمی واردی بهترین بازیکن لیگ جزیره در فصل قهرمانی که رقابت آقای گلی را به سختی به هری کین واگذار کرده بود، همه و همه نشان از نابودی تیمی داشت که شروع نشده پایان یافت.
حضور برندان راجرز در راس کادر فنی این فصل روباههای شهر لستر کمتر هوادار بدبینی را در فکر قعرنشینی و شاید سقوط به دستهی پایینتر فرومیبرد.
اخراج راجرز و حضور در منطقهی سقوط به چمپوینشیپ یعنی نابودی تیمی که روزی روزگاری با هر هجوم تیم قدرتمندشان شعار «روباهها هرگز ساکت نمیشوند» را سر میدادند.
تیمی که روزی میتوانست ضلع هفتم لیگی باشد که به زحمت میتوان نتیجهی بین تیم قعرنشین و صدرنشینش را پیشبینی کرد و هر حریفی را از دم تیغ میگذراند، دوران خوبی را سپری نمیکند.
انگار لستر برای ما همان پاس تهرانی است که روزی قهرمان آسیا شد و الان سایهای از آن را هم به زحمت میتوان دید.
زمان زیادی تا پایان لیگ جزیره نمانده، لطفا از شهر ما کوچ نکنید، روباههای دوستداشتنی!