«سینا فراهانی» در فرورتیشآنلاین نوشت:
«شادمانی و خوشبختی در یک نت تنها نهفته نیست، بلکه شادمانی در دو نتی که با هم برخورد میکنند وجود دارد.»
اگر بخواهیم تعریف یک شهرآورد یا دربی را داشته باشیم این جمله از کریستین بوبن نویسندهی تاثیرگذار فرانسوی قرن بیستم میتواند یکی از موشکافانهترین تعاریف از این بازی شگفتانگیز باشد.
این که در عنفوان نوجوانی هر آن چیزی که داریم را میدهیم تا از امجدیه تا آزادی را فرش کنیم نشان از این دارد که فوتبال نه برای ما بلکه برای همهی دنیا چیزی فراتر از یک ورزش است.
از برد شش گلهی پرسپولیس با درخشش حسین کلانی تا چهار برد معروف پرویزخان مظلومی همه و همه نشان از یک بازی دارد که شاید برای خیلی از هواداران فراتر از یک جام است.
شاهکارهای دنیای دربی از دربی دلامادونینا بین ای سی میلان و اینترمیلان و دربی دلاکاپیتاله بین رم و لاتزیو در کشور دولچه و آرمانی تا ال کلاسیکو بین بارسا و رئال مادرید در سرزمین ماتادورها همه گواه تطهیر خونهاییست که در راه این ورزش ریخته شده است.
کافیست به سوپرکلاسیکو دربی معروف آمریکای جنوبی بین ریورپلاته و بوکاجونیورز نگاه کنیم تا جنون آن خوشحالی بعد گل بین تماشاگران و بازیکنان در ورزشگاه لابومبونرای بوئنوس آیرس آرژانتین را کاملا درک کنیم.
خوشحالیای که از یک طرف تماشاگران و از طرف دیگر بازیکنان دو تیم از فنسهای اطراف زمین بالا میروند تا هر کس به شیوهی خودش دیوانگی این بازی را به رخ دیگری بکشد.
یادمان باشد که اینترناتزیولانه یا همان اینترمیلان به هدف مبارزه با نژادپرستی از ای سی میلان جدا شد تا یکی از بزرگترین دربیهای دنیا با هدفی فراتر از فوتبال تبدیل به یک جنگ تمام عیار شود.
دربی دلامادونینا یا همان دربی میلان همیشه رد اشکهاییست که هواداران نراتزوری و روسونری برای رسیدن به آن چیزی که اکنون هستند ریختهاند.
وقتی که در نقطهی مرکزی ورزشگاه آزادی میایستیم و در جنوب و شمالش دو موج آبی و سرخ را میبینیم کاملا با پوست و گوشت و استخوانمان لمس میکنیم که اگر یک طرفدار میلان یا یک بارسایی الان کنار ما بود با ما همزادپنداری میکرد چرا که دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید.
با تمام هزینههایی که این سالها عربستانیها برای شهرت دربی ریاض بین الهلال و النصر کردهاند که گل سرسبد آن ورود سی آر سون به این صحنه بود اما هیچگاه در آسیا مرسول پارک، آزادی نمیشود.
آن کس که میداند ال کلاسیکو که بین لوس بلانکوس(رئال مادرید) و بلوگرانا(بارسلونا) برگزار میشود تا چه میزان جنبهی استراتژیک برای پادشاهی اسپانیا و ایالت کاتالونیا دارد کاملا برایش جا میافتد که چرا این مهمترین دربی دنیای فوتبال است.
دقیقا مهمترین دربی دنیا آن بازیای است که ثابت میکند که فوتبال چیزی فراتر از یک ورزش است، چیزی که سایمون کوپر برای اثباتش یک کتاب نوشت.
کوپر میگوید: «فوتبال چیزی فراتر از محبوبترین بازی جهان است و برای میلیونها نفر حکم مرگ و زندگی را دارد و یک زبان بینالمللی است. فوتبال به تعبیر پله بازی زیبایی است که جنگها را آغاز میکند و به پایان میرساند.»
وقتی باد به پرچم سرخ یا آبی میوزد تنها اشکهای تیم رقیب است که شهادت میدهد به این که فوتبال برای ما تنها یک ورزش نیست بلکه یک مستمسک است تا حتی برای چند ساعت زندگی از یادمان برود.
شاه فرهاد و گلزنترین گلزنهای دربی یعنی صفر ایرانپاک نسخهی غیرقابلانکاری هستند که استقلال و پرسپولیس را تبدیل به نمادی برای زندگی کردهاند تا فراموشمان نشود بردن دربی فراتر از یک فصل، حکم یک جام را دارد.
وقتی در پریمیرلیگ یا همان لیگ برتر انگلستان چرخی میزنیم رد پای بازی که چه عرض کنیم جنگ بین لیورپول و یونایتد را کاملا ملموستر از بازیهای دیگر مشاهده میکنیم.
دو تیمی که در فاصلهی 35 مایلی از یکدیگر فراتر از یک فوتبال یک مبارزهی اقتصادی را در زمین سبز فوتبال اجرا میکنند.
پرفورمنسی که اگر چه مبارزانش همیشه جنگاوران قابلی بودهاند اما رقص آنها میانهی آنفیلد و اولدترافورد تصاویریست که از جلوی دیدگان کمتر هواداری کنار میرود.
دربی صدم با همهی حساسیتها و بالا و پایینهایش تمام شد اما فراموشمان نمیشود فارغ از اینکه که کدام تیم کجای جدول است و چه تیمی قویتر است این بازی جدای یک فصل و یا حتی چندین فصل موفق به تنهایی امیدرضا روانخواه ها و ایمون زایدها را در ذهنمان زنده نگاه میدارد.