۱۴۰۲-۰۳-۱۰
  • facebook
  • twitter
  • telegram
  • instagram

فراتر از یک باشگاه

  • ۱۴۰۲-۰۲-۲۶

«سینا فراهانی» در فرورتیش‌آنلاین نوشت:

شعار més que un club را وقتی از ورودی ورزشگاه اسپاتیفای نیوکمپ وارد می‌شوید مقابل خود بر روی سکوها می‌بینید.

وقتی تماشاگران وارد ورزشگاه شده و در آن بخش روی سکوها نشسته باشند، طراحی سرامیکی قبل از شروع بازی رنگ و بوی تازه‌ای به این فراتر از شعار می‌بخشد: «فراتر از یک باشگاه» تنها نماد در دنیای قوتبال که قبل از این که بخواهد برای باشگاه نام‌گذاری شود به فریادی برای آزادی‌خواهی مردمی از ایالت کاتالونیا در زمان ژنرال فرانسیس فرانکو بدل شد.

برای نخستین‌بار در سال 1968 بود که توسط نارسیس د کارراس مدیر وقت باشگاه بارسلونا ازین عنوان به مثابه فرهنگ باشگاه و فراتر از آن مردم کاتالونیا استفاده شد.

برای این که درک کنیم «همه چیز بودن فوتبال» یعنی چه، مثال زیر خالی از لطف نیست.

شبی در تابستانِ 1988، زمانی که هلند دو بر یک  آلمان را در نیمه‌نهایی جام ملت‌های اروپا شکست داد، در هلند، ملت آرام این کشور خودشان هم شگفت‌زده شدند.

بیش از ۹ میلیون هلندی، بیش از ۶۰ درصد جمعیت کشور، به خیابان‌ها ریختند تا این پیروزی را جشن بگیرند.

با این که بازی سه‌شنبه‌شب و در وسط هفته برگزار شد، عظیم‌ترین گردهمایی عمومی پس از آزادی شکل گرفت. یکی از مبارزان نهضت مقاومت هلند در برنامه‌ای تلویزیونی گفت: «احساس می‌شد انگار بالاخره در جنگ پیروز شده‌ایم.»

در تاریخ مصادیق زیادی را می‌توان معرفی کرد که فوتبال برایشان همه چیز است.

اما از کاتالونیا و بالاخص بارسلونا می‌توان به عنوان گل سرسبد نمادهای فوتبالی نام برد.

مردم در آنجا فوتبال را چیزی فراتر از یک ورزش می بینند و برای التیام زخم‌هایشان و ناملایمات عمومی سرپناهی پیدا کرده‌اند که فریاد بزنند تا یادشان نماند که در خارج از مستطیل سبز چگونه باید غم دوری از این خوشحالی 90 دقیقه‌ای را تاب بیاورند.

باشگاه بارسلونا عنوانی برای مردم آزادیخواهیست که هنوز که هنوز است پس از سال‌ها و عبور از سختی‌های فرانکو‌تایم با پیروزیش احیا می‌شوند و با باختش جان می‌دهند.

دوارن پسا گواردیولا و پسا انریکه همواره شاهد زخم مردمی بود که با وجود نبود تیمشان در سطوح بالای قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا هیچ‌گاه پرچم آبی و اناری و زرد بلوگرانا از دستشان نیفتاد.

بیرقی جنجالی که در این سال‌ها دو بار دیگر هم در سطح اول فوتبال اسپانیا به اهتزاز درآمد (اشاره به قهرمانی بارسا در لالیگا) اما احتمالا همه‌ی ما اتفاق نظر داریم که این بار شاید همه چیز فرق می‌کند.

این بار شاید از دیدگاه تاریخی هم بخواهیم نگاه کنیم دچار یک دژاووی به شدت هیجان‌انگیز می‌شویم چرا که گواردیولا میراث‌دار قابلی برای یوهان کرایف بود و حالا اگر ژاوی وارث شایسته‌ای باشد می‌تواند آنچه از مکتب بارسلونا در جوار پپ آموخته است را از نو بسازد.

ژاوی به عنوان مربی و بازیکن با قهرمانی در لالیگا به افرادی چون جوزپ سامیتیر، یوهان کرایف، پپ گواردیولا و لوئیز انریکه پیوست تا یک به یک نشانه‌های یک دوران متفاوت را دنبال کند.

دوران تازه‌ای که اگر شکل بگیرد و اگر ژاوی بتواند درک کند که فوتبال چیزی فراتر از یک ورزش و هیاهو در نیوکمپ است و قاعده‌ای بالاتر از تیکی تاکا برای مردم کاتالونیا دارد آن‌وقت می‌تواند انتظار داشته باشد که مثل پپ تاریخ‌سازی کند.

پپ با این که با پرچمی غیر از فوتبال پای به زمین چمن نگذاشت اما فراموش هم نکرد که نقل قول زیر از یوهان کرایف فقید است:

«فرق میان طرفداران رئال و بارسا این است که بارسایی‌ها اول عاشق تیم شان شدند و بعد جام‌هایش را شمردند.اما رئالی‌ها اول جام‌ها را شمردند بعدش عاشق تیمشان شدند.بارسلونا را به رئال‌مادرید ترجیح دادم زیرا نمی‌توانم برای تیمی بازی کنم که با فرانکو ارتباط دارد.»

فارق از درست یا غلط بودن این اظهارنظر این میزان تعصب موجود در این کلمات نشان می‌دهد فوتبال برای این مردم و زیر این پرچم چیزی فراتر از یک ورزش ساده است و برای رسیدن به موفقیت شاید به چیزی بیش از تاکتیک‌های روز فوتبال نیاز باشد.

حالا که امسال مارادونا و کرایف دست در دستان هم از آسمان شاهد قهرمانی تیم‌های محبوبشان بوده‌اند باید دید که این عصر به نام آن ها رقم خواهد خورد یا این نسیم هم روزی آمده و روزی خواهد رفت.

خبرها